تکست دلنوشت قاصدکا

تکست دلنوشت قاصدکا

[ورس اول]

سرسختیه خار واسه بقاست
کوتاه اومدن  داره تقاص

واسه آزادی باید جور بکشی
پرپرشدن راز قاصدکاست

درار از غلاف شمشیرتو
بجنگ چرا باید خم شی یه عمر

تندتر از باد گذشت عمره دیدی؟
بگو به خودت چند نمره میدی

چشم قربان یعنی آغاز درد
دم از اقتدار میزنه آواز من

من نمیخونم واسه بزم و سرور
از تلخیا گفتن داره غرور

من پشت کردم به پرچم زور
ساطور خشمم رو گردنتون

نمیخوام باشم دلقکتون
با پاهام میشم از مهلکه دور

[ورس دوم]

تنو درمیارم از تیرگیا
تن تو له میشه زیر کیا

چی باقی از عمر اندکت هست
که اونم رها کنی زیر غلتک ترس

یه عمر بذر دادی خاک بایرتو
چرخیدی دور خودت دایره طور

با دیوا پنجه به پنجه زدی
خوار و خفیف بودی رنج شدید

دور آتیش گشتیم سیاره وار
خدایی نرسید به فریاد ما

دنبال سوزن تو انبار کاه
لب هست حرف میزنه اما نگاه

لحظه ای آسایش جیره ی ما
از شروع تا پایان همواره کار

چشم میخواد بباره فواره وار
پشت لبخند قایم رخ غمبار ما

طفل درونم خوابه تو گهواره ها
چند وقته تن من تب داره آه

ما که دیگه رو اوردیم به زمزمه
وقتی به جایی نرسید فریاد ما

[ورس سوم]

مهمونم کن خنده ای از ته دل
بهم بگو مگه زندگی چند باره ها ؟

چرا تزریق میشه بهم هی دوز درد
مگه سگ باطن من کم هاره ها ؟

من دیدم راه آسمون همواره ها
من دیدم آدمم پر داره ها

از زیرپامون کشیدن نردبونو
گفتن صاحب خونه کرده طردمونو

غم و غصه رو هی دادن به خوردمون
دیدیم زمین گیره تن پروار ما

دید از تمام زاویه ها قلم تو دست راویه ما
چه فرقی داره حق یا نا حق قصه ها نوشته درباره ما

تکست دلنوشت قاصدکا

برای سفارش تکست اختصاصی کلیک کنید